سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تندیس نور

 

 

Image result for ?گیف قران?‎

قرآن کریم، کتاب سعادت بشر و معجزه جاوید پیامبر بزرگ اسلام، حضرت محمد مصطفی  (ص) است. در اینجا به دانستنی‌های جالبی از قرآن اشاره می‌کنیم.

آیا میدانید که ... چهار عبارت قرآنی هست که در هر یک از آن‌ها، چهار تشدید متوالی وجود دارد:

نسیّاً رَّبُّ السّماوات (مریم، 64 و 65)؛.1
فی بحرٍ لُّجّیٍّ یَّغْشاه موج (نور، 40)؛.2
قولاً مّن رَّبٍّ رَّحیم (یس، 58)؛.3
ولقد زّیّنّا السَّماءَ (ملک، 5).4

ایا میدانید که تعداد 1015030 نقطه در قرآن بکار رفته است.
  ایا میدانید که تعداد 5098 محل وقف در قرآن وجود دارد.

 ایا میدانید که تعداد 39586 عدد کسره در قرآن بکار برده شده است.

  ایا میدانید که قرآن در 23 سال بر پیامبر نازل شد.


ایا میدانید که تعداد 19253 عدد تشدید در قرآن بکار برده شده است.
ایا میدانید که بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده، شیر می‌باشد.

ایا میدانید که بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده، عسل می‌باشد

ایا میدانید که بزرگ‌ترین عدد در سوره صافات آیه 147 آمده که صد هزار می‌باشد.
ایا میدانید که کمترین حرفی که در قرآن بکار رفته، حرف (ظاء) می‌باشد.

 

              ایا میدانید که در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است.

ایا میدانید که آیه‏ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت نمود، آیه 9 سوره کهف می‌باشد   .


ایا میدانید که در آیه 6 سوره مائده، مراحل وضو بیان شده است.
ایا میدانید که حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که «بسم الله الرحمن الرحیم» نوشت.
 
ایا میدانید که حضرت موسی (ع) داماد حضرت شعیب (ع) بود.

 

 ایا میدانید که بزرگ‌ترین سوره قرآن دارای 25500 حرف می‌باشد.
 
ایا میدانید کهتعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره‌های قرآن است.
ایا میدانید که سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است.
ایا میدانید که سوره حمد دو بار بر پیامبر نازل شده، یک‌بار در مکه و یک‌بار در مدینه.

 ایا میدانید کهسوره عادیات منسوب به حضرت علی (ع) است.

 

ایا میدانید که حضرت ادریس (ع) اولین شخصی بود که لباس دوخت و خط نوشت.
به حیوانی که از طرف خدا وحی شد، زنبور بود. (آیه 68 سوره نحل)
ایا میدانید که

ایا میدانیدکهرودکی، ناصرخسرو و حافظ شاعرانی بودند که در نوجوانی حافظ کل قرآن بودند


ایا میدانید کهسلمان فارسی اولین شخصی بود که سوره حمد را به زبان فارسی ترجمه کرد.
ایا میدانید که استاد محمود خلیل الحصری، اولین کسی بود که قرآن را به روش ترتیل خواند.

 ایا میدانید که قرآن دارای 114 سوره است.

ایا میدانید که قرآن دارای 30 جزء است.
 
ایا میدانید که قرآن دارای 120 حزب است.

 

Image result for ?گیف قران?‎

 

 




      



Image result for ?گیف شهادت حضرت زهرا?‎


 فاطمه زهرا (علیها السلام) در نزد شیعیان اگر چه امام نیست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیم‌تر از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام) می‌باشد.
اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشه‌ای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری می‌کند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار می‌سازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری می‌دهد. جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بی‌کران علم اوست که متصل به مجرای وحی است (قسمتی از این خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد). از دیگر شواهدی که به آن وسیله می‌توان گوشه‌ای از علو مقام فاطمه (علیها السلام) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار می‌باشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (علیها السلام) در جریان فدک (که مقداری از آن در ادامه ذکر خواهد گردید)، به روشنی بر احاطه فاطمه (علیها السلام) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می‌نماید.




      


Image result for ?شیطان و مرد نمازگزار?‎
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند
لباس پوشید و راهی خانه خدا شد
در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،
خودش را پاک کرد و به خانه برگشت
مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و
در همان نقطه مجدداً زمین خورد!
او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش
را عوض کرد و راهی خانه خدا شد
در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید
مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))
از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم
مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد
ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست
در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند
مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند
مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود
مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند
مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد
شیطان در ادامه توضیح می دهد
((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.))
وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید،
خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم
و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید
به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر
باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید
بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.




      

 

 

حیای فرهنگ فاطمی در فاطمیه

براستی امروز زهرای غمدیده از ما چه می خواهد؟ احیا کردن و بزرگداشت نام و یاد فاطمه به احیای فرهنگ فاطمی است آنچه امروز دارد چونان خود فاطمه هر روز در جامعه ما مظلوم و مظلوم تر می شود ، باید بی پرده سخن بگویم، شعار فاطمه این است که خوشا به حال آن زنی که نه او نامحرمی را ببیند و نه نامحرمی او را! نگویید این شدنی نیست! فاطمه تلاش ما را در این مسیر می خواهد! دهه فاطمیه باید نماد تلاش و فرهنگ سازی ما در این عرصه رهرا پسند باشد.

باید به مردان دلداده فاطمه اینگونه خطاب کنم که،این زنان و دختران کوچه و بازار کسی غیر از خانواده خود ما نیستند خانواده بسیاری از ما کسانی که دم از فاطمه میزنیم آنچنان رنگ و بویی از فرهنگ فاطمی ندارند،جدا از مبحث امر به معروف و نهی از منکر ،مطلب اولیه و ابتدایی حفظ خود و خانواده خود است،که قرآن می فرماید :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا

آنچه مشخص است حضور یک زن و دختر بی حجاب در جامعه ای که الگوی زنانش فاطمه زهراست ،نعوذ بالله دهن کجی به صدیقه طاهره و فرهنگ اوست و با وجود چنین خطای عظیمی چه مجلسی و چه نوحه ای و چه عزایی؟

روضه و ذکری مقبول حضرت زهراست که حیا و حجاب ما را اصلاح کند

این رویه بسیار اشتباه است که فاطمیه بیاید و برود و ماعزاداری او را انجام دهیم و خود را محب و دلداده او بدانیم ولی باز با گذشت این ایام در فرهنگ حجاب و حیای زنان و مردان ما هیچ تاثیر و تاثر نمایانی حاصل نشود؛ این کدام فرهنگ فاطمی است که حجاب ندارد؟؟ این کدام فاطمیه است که با بی حجابی کاری ندارد؟ همان فاطمه ای که حتی روضه شهادتش نیز لبریز از درس حیا و عفاف است ،آنجا که روزهای پایانی عمر کوتاهش تابوتی سفارش می دهد که حجم بدن او در هنگام تشییع جنازه نمایان نباشد.

تصور فاطمه زهرا سلام الله علیها بدون تصور حیا و حجاب ناممکن است، مجلس روضه حضرت زهرا مجلس ذکر حیاست، مجلس احیای حجاب است، پس بدانید که اگر اینگونه نیست باید بدانیم یک جای کار ایراد دارد یا تصور ما از فاطمه اشتباه است و او را نمی شناسیم و برای فاطمه دیگری اشک می ریزیم و گریه می کنیم، یا اینکه این ابراز ارادت ها و گرامیداشت های ما از مادر سادات ناقص است و مورد رضای او و سبب اصلاح ما نیست چرا که آن فرهنگ فاطمی که حجاب ندارد یا اینکه با بی حجابی می سازد فاطمه ای است که تنها در اسلام آمریکایی قابل تعریف است همان اسلامی که هیچ چیز ندارد جز یک نام.

امروز باید صدای گریه فاطمه را شنید که به جای گریه در فراق پدر بر حال ما اشک می ریزد و بر مظلومیت مهدیش ؛ مایی که از حال زنان و دخترانمان معلوم است که به سمتی می رویم که روضه و ذکرمان بی اثر و نمازمان بی هنر است؛ از آنجا که در مورد نماز و عبادت، قرآن کریم و ائمه علیهم السلام می فرمایند که نمازی، نماز است و مقبول، که تنهی عن الفحشاء و منکر باشد و همچنین در این راستا می توان گفت که روضه ای روضه است و مقبول و دل حضرت زهرا را بدست می آورد که فحشا ستیز باشد و حیا پرور؛ اگر اینگونه نیست،نه آن روضه روضه انسیه حوراست و نه آن فاطمیه ،فاطمیه صدیقه کبری و نه اصلا آن فاطمه،فاطمه زهرا

ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتش جهنم باز دارید سوره تحریم آیه6




      


حدود یک صدسال پیش در روستایی به نام ساروق که آن روزها از دهات بزرگ حومه اراک محسوب می‌شد، واقعه‌ای در اعماق خاموشی روی داد که طی آن جوان پاک نهاد 27ساله‌ای به نام محمدکاظم کریمی که هنوز به مکتب نرفته بود و به قول خودش ملا ندیده بود، به یک باره حافظ کل قرآن شد. واقعه‌ای که محمدکاظم بعدها سعی در مخفی نگه داشتن آن داشت اما به ضرورتی که پیش آمد آن راز از پرده بیرون افتاد و برای سال‌ها بزرگترین علمای دینی ایران، عراق، کویت و مصر پیرامون آن به بررسی و مطالعه پرداختند و اغلب قریب به اتفاق ایشان بر این معجزه قرآنی مهر تأیید نهادند. آیة الله سیداحمد زنجانی، آیة الله سیدعبدالله شیرازی، آیة الله مرعشی نجفی و آیة الله مکارم شیرازی از جمله این بزرگانند   .


کربلایی کاظم می‌گوید که: من سه چیز را رعایت می‌کردم که شاید به خاطر همین سه چیز مورد لطف خداوند قرار گرفتم:

1- این که هرگز لقمه حرام نخوردم،

2- هرگز نماز شبم ترک نشد،

3- پرداخت خمس و زکاتم را هرگز قطع نکردم.

مرحوم حاج محمدکاظم در سال 1300 هجری قمری در روستای ساروق و در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد و پس از گذراندن ایام کودکی به کار کشاورزی مشغول شد و او نیز همانند سایر مردم ده از خواندن و نوشتن محروم شد و بهره‌ای از دانش و علم نداشت. اما نسبت به انجام فرایض دینی و خواندن نماز شب جدیت می‌کرد.

وی اهل مسجد و منبر بود و آن روزها یعنی قبل از 27 سالگی مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری در حوزه علمیه اراک بودند و هنوز به قم تشریف نبرده بودند. ایشان ماه‌های محرم هر سال مُبلغی را به روستای ساروق می‌فرستادند. یک سال محرم کربلایی کاظم به مسجد می‌رود و روحانی اعزامی از اراک در مورد خمس و زکات و اهمیت آن صحبت می‌کند. کربلایی کاظم چند روز بعد و تحت تأثیر سخنان آن روحانی با ارباب ده صحبت می‌کند و می‌پرسد که آیا شما زکات گندمی که زمینش را من می‌کارم پرداخت می‌کنی؟ ارباب ناراحت می‌شود و می‌گوید: تو به کار من کاری نداشته باش و خودت هر کاری می‌خواهی بکن. وی می‌گوید حالا که زکات نمی‌دهی من هم برای تو کار نمی‌کنم بعد با حالت قهر روستا را ترک می‌کند و مدت سه سال در اطراف اراک به کارگری می‌پردازد. بعد از مدتی ارباب پشیمان می‌شود و برای او پیغام می‌فرستد که حاضرم زکات بدهم و پدرم مجدداً به ساروق برمی‌گردد و مشغول کشت و کار می‌شود.

بعد از آن که حاج محمدکاظم مجدداً به ساروق برمی‌گردد تا مشغول کشاورزی شود، بذری را که قرار است بکارد ابتدا زکاتش را می‌دهد و بعد به کشت و کار می‌پردازد. یک سال تابستان که گندم‌هایش را چیده و کوبیده بود و در «خرمن جا» ریخته بود تا باد بدهد اما آن روز باد نمی‌آمد مرد فقیری که هر ساله از کربلایی کاظم مقداری گندم می‌گرفت نزد وی می‌آید و می‌گوید: کربلایی قدری گندم می‌خواهم تا به آسیاب ببرم فرزندانم گرسنه هستند. ایشان می‌گوید: می‌بینی که باد نمی‌آید، تا برایت گندم آماده کنم با این حال برمی‌گردد به ده، غربال می‌آورد و مقداری گندم غربال می‌کند و به مرد می‌دهد. بعد می‌رود مقداری علف برای گوسفندان می‌چیند و به سمت خانه به راه می‌افتد. در بین راه به امام زاده‌ای که به «72 تن (1)» معروف است می‌رود و فاتحه‌ای می‌خواند وقتی بیرون می‌آید تا علف‌ها را به دوش بگیرد و به خانه ببرد ناگهان دو سید عرب نورانی و بسیار خوش سیما با لباس‌های عربی و عمامه سبز نزد او می‌آیند و به او می‌گویند؛ محمدکاظم بیا با هم در امامزاده برای بچه‌های پیغمبر فاتحه‌ای بخوانیم.

وی می‌گوید: من الآن در امامزاده بودم و فاتحه خوانده‌ام. آنها اصرار می‌کنند و پدرم داخل امام زاده

می‌شود. در قسمت اول امام زاده که مزار 15مرد است، فاتحه می‌خوانند وقتی می‌خواهند به قسمت «40 دختران» بروند، کربلایی کاظم می‌گویدکه نباید به آنجا رفت چون آنها زن هستند و شنیده‌ام که مردها

نمی‌توانند آنجا بروند یکی از آن آقایان می‌گوید: اشتباه کرده‌اند، اینها خرافات است. اگر چنین باشد پس مردها نمی‌توانند قبر حضرت زینب در سوریه و حضرت معصومه در قم را زیارت کنند. و تاکید می‌کنند که بیا فاتحه بخوان. بعد می‌روند قسمت دیگر که 15 مرد و یک خانم هستند و آنجا هم فاتحه می‌خوانند. یکی از آن آقایان به محمدکاظم می‌گوید: محمد کاظم کتیبه‌های سقف امام زاده را بخوان! ایشان به سقف نگاه می‌کند و خط هایی به صورت نور برجسته را می‌بیند که قبلاً نبوده بعد می‌گوید: آقا من سواد ندارم، مکتب نرفته‌ام، چطور بخوانم. آن آقا دوباره تکرار می‌کند که بخوان! بعد می‌گوید: ما می‌خوانیم تو هم بخوان و در حالی که با دست به سینه وی می‌کشد شروع می‌کنند به خواندن 6 آیه از سوره اعراف از آیه 54 تا 59:

«بسم الله الرحمن الرحیم، ان ربکم الله الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثا والشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره، الاله الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین...»

کربلایی کاظم آن آیه را با چند آیه پس از آن همراه با آن سید می‌خواند و آن سید همچنان دست به سینه او می‌کشد تا می‌رسند به آیه 59 «انی اخاف علیکم عذاب یوم العظیم

مرحوم حاج محمدکاظم در سال 1300 هجری قمری در روستای ساروق و در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد و پس از گذراندن ایام کودکی به کار کشاورزی مشغول شد و او نیز همانند سایر مردم ده از خواندن و نوشتن محروم شد و بهره‌ای از دانش و علم نداشت. اما نسبت به انجام فرایض دینی و خواندن نماز شب جدیت می‌کرد.

کربلایی کاظم بعد از خواندن آن آیات سرش را برمی‌گرداند تا با آن آقا حرفی بزند اما کسی را آنجا نمی‌بیند بعد با خودش می‌گوید که آنها یا امام بوده‌اند یا فرشته؟ اسم مرا از کجا می‌دانستند؟ آنها غریب بوده‌اند؟ آنها قرآن را در سینه من گذاشتند و رفتند. بعد بی‌هوش می‌شود و تا اذان صبح در امام زاده می‌ماند. بعد که به هوش می‌آید نماز صبح را می‌خواند. هوا که روشن می‌شود علف‌ها را برمی‌دارد و به منزل می‌آید پدرش از وی می‌پرسد: دیشب کجا بودی؟ خیلی دنبالت گشتیم. می‌گوید: دیشب امام زاده بودم و ماجرا را تعریف می‌کند. اهل خانه فکر می‌کنند که او دعایی شده یا جن گرفته پس او را نزد همان واعظی که هر ساله به ساروق می‌آمد می‌برند.

واعظ که حاج شیخ صابر عراقی نام داشت می‌پرسد: پسر جان چطور شده آیا سواد داری. محمدکاظم می‌گوید: نه سواد ندارم. کسانی هم که آنجا بوده‌اند گواهی می‌دهند که سواد ندارد. بعد می‌گوید: خب حالا قصه چیست؟ ایشان ما وقع را توضیح می‌دهد. آقا صابر می‌پرسد چه چیز را یادت دادند؟ وی شروع به خواندن قرآن می‌کند. آقا صابر می‌گوید: این قرآن می‌خواند. جن گرفته نیست. به او کرامت شده آقا صابر قرآن می‌خواهد، می‌آورند هر جایی از قرآن را که باز می‌کند و یک آیه می‌خواند حاج محمدکاظم بقیه‌اش را می‌خواند. آقا صابر می‌گوید: حالا که به تو کرامت شده برویم خط هایی را که در سقف امام زاده است ببینیم. وقتی وارد امامزاده می‌شوند می‌بینند نه خطی است، نه نوری!

حال این سوال مطرح می‌شود که چرا خداوند کربلایی کاظم را مورد لطف خود قرار داده و او را حافظ قرآن قرار می‌دهد؟

خود کربلایی کاظم به این سوال اینگونه پاسخ می‌دهد که: من سه چیز را رعایت می‌کردم که شاید به خاطر همین سه چیز مورد لطف خداوند قرار گرفتم:

1- این که هرگز لقمه حرام نخوردم،

2- هرگز نماز شبم ترک نشد،

3- پرداخت خمس و زکاتم را هرگز قطع نکردم.


ایشان می‌گفت وقتی می‌خواهم لقمه شبهه‌ناکی بخورم احساس سیری به من دست می‌دهد. وی می‌گفت روی سینه‌ام نوری را می‌بینم که به محض مواجه شدن با لقمه حرام آن نور به تیرگی گرایش پیدا می‌کند و اگر لقمه حرامی بخورم بالا می‌آورم




Image result for bismillahirrahmanirrahim




      




حدیث موضوعی فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

فونت زیبا ساز

  • تربیت بدنی

    کد ماوس

    
  • آسان هاست

    قالب میهن بلاگ

    پیغام ورود و خروج